مهدی فرخیان
مهدی فرخیان
دانشآموختۀ فلسفه
رئیس هیئتمدیره
اولین مشارکت سیاسیِ من شرکت در انتخاباتِ ریاستجمهوریِ ۱۳۷۶ بود. از زمان بود که فضای دوقطبیِ سیاسیِ جامعه را شناختم. اما رفتهرفته دریافتم که فضای دوقطبیِ جامعۀ ما امری فراتر از تفاوت سلیقه و گرایش و تفکر است. نگاه هریک از جناحها و علاقهمندانش به جناح دیگر و علاقهمندان آن توأم با حجم انبوهی از داوریها و اتهاماتِ اخلاقی و ارزشی است. بیانِ دیگر مسئله این است که تابِ دیدن شخص یا اشخاصی با دیدگاههای متفات از دیدگاه خود را نداریم.
این وضعیت برایم عینیتِ بیشتری یافت، وقتی در جوانی در فضایی قرار گرفتم که سلیقۀ سیاسی و فکری من با اکثریت همسو نبود. میتوانم بگویم که دورهای پررنج اما سرشار از یادگیری و رشد برای من بود. در این حال و هوا بودم که با امام موسی صدر آشنا شدم. از میانِ ویژگیهای فراوانِ این روحانی، آنچه برای من برجسته نمود، رواداری او بود. امام موسی صدر اهلِ گفتوگو بود و گویی خودحقپنداری نداشت.
چند سال بعد، به من پیشنهاد شد که در کارگاهی به نام «آشنایی با گفتوگو» شرکت کنم. معلمان این کارگاه خانم و آقای هارتکه مایر بودند. شرکت در این کارگاه بابِ آشنایی من با دیالوگ بود و پس از آن تا امروز، توجه به دیالوگ در متنِ مطالعات و فعالیتهایم بوده است. سالهای طولانی عضوِ راهنمایانِ کانونِ گفتوگوی مؤسسۀ امام موصدر بودم. دهها کارگاه برگزار و در برخی طرحهای تحقیقاتی در این حوزه مشارکت کردهام.
دو سال پیش تصمیم گرفتم که بهطور مستقل در این حوزه فعالیت کنم. عمیقاً باور دارم که فقدان گفتوگو یکی از معضلات امروز ماست. باور دارم که با گفتوگو میتوانیم بخشی از گرفتاریها و مشکلاتِ امروز را پشت سر بگذاریم. باور دارم که دیر شده است اما هنوز فرصت هست. مؤسسۀ راهِ گفتوگو روزنۀ امید و پرتوی نوری که دوست داریم در حد توانمان به جامعه بدهیم.